در گذشته، وبلاگهایی را درباره فیلمهای مدیریتی نوشتیم و بسته تحلیل مدیریتی فیلم ما بسیاری از آنها را در قالب ویدیوهای با کیفیت در اختیار سازمانها قرار داد. در ادامهی آنها، فهرست خود را از برترین فیلم های کارآفرینی در سال ۲۰۲۱ به شما ارائه میدهیم.
در سال گذشته، موضوعات مدیریتی ظریف اما قطعاً وجود داشت. در این فهرست فیلم های کارآفرینی برخی درام، برخی کمدی، برخی هیجان انگیز و برخی اکشن ماجراجویی هستند و روی ویژگیهایی از شخصیت کارآفرین دست میگذاریم که در انتهای هر فیلم در مورد آنها صحبت کنید. اگر فیلم خوبی دیدید امسال برای ما کامنت کنید.
فیلم کینگ ریچارد
این داستان چگونگی بزرگ شدن پدیدههای تنیس، سرنا و ونوس ویلیامز، توسط پدر و مادرشان است. هم ویل اسمیت (ریچارد ویلیامز) و هم آنجانو الیس (براندی ویلیامز) در نقش والدین دخترانی که تلاش میکنند بین زندگی نیازمند تعالی و حق استقلال و تصمیمگیری به دخترانشان در نوجوانی تعادل برقرار کنند، بازیهای خیرهکنندهای ارائه میشود. ریچارد می تواند در خواست خود برای کمال زیاده روی کند و به دیپلماسی همدلانه برندی نیاز دارد که به او یادآوری کند که دختران باید مسئولیت انتخاب زندگی و حرفه خود را بر عهده بگیرند. این دو با هم، تعادلی را به تصویر میکشند که همه رهبران بزرگ باید برای تیمهای خود فراهم کنند، حتی اگر فرزندان ما باشند. این فیلم یک مقدمه برای بحث پیرامون رهبران و والدین در تعادل استقلال و راهبری است. این صفت یکی از مهمترین ویژگیهای شخصیت کارآفرین است.
فیلم قبولی (Passing)
فیلم قبولی داستان کلر، زن سیاهپوستی است که در دهه ۱۹۲۰ زمانی که در نیویورک زندگی میکرد، به دنبال یک زن سفیدپوست میرود. این اقتباسی از رمان ربکا هال در مورد زنی است که بی سر و صدا با دروغ زندگی میکند، نه به این دلیل که فردی وحشتناک است، بلکه صرفاً به این دلیل که از مزایای سفیدپوست بودن و تحمل نکردن رفتار اقلیت ها در صد سال پیش لذت می برد. باری که به دوش میکشد بسیار سنگین می شود و در آرزوی واقعیتی است که به طور کامل در اختیار او نیست و میخواهد یک زندگی با صداقت داشته باشد، حتی اگر این به معنای دست کشیدن از گذشته دوگانهاش باشد. این چاشنی خوب برای بحث پیرامون هویت و صداقت است.
فیلم مرد آزاد (Free Guy)
این یک کمدی خانوادگی سبک با بازی رایان رینولدز است. وقتی یک کارمند بانک به نام گای متوجه میشود که در واقع یک بازیکن پسزمینه در یک بازی ویدیویی جهان باز است، تصمیم میگیرد قهرمان داستان خودش شود – داستانی که میتواند خودش آن را بازنویسی کند. او به جای اینکه صرفاً با ایدههای دیگران تطبیق یابد، افسار سرنوشت خود را به دست می گیرد، انتخاب های خود را انجام می دهد و در این راه بالغ می شود. من را به یاد مقیاس جولیان روتر انداخت که نشان میدهد چگونه افراد یک منبع درونی یا یک منبع کنترل بیرونی ایجاد میکنند. در دنیایی بدون محدودیت، گای مصمم است تا قبل از اینکه خیلی دیر شود، دنیا را از راه خود نجات دهد. برچسب این فیلم این است: «جهان به یک قهرمان نیاز دارد. آنها یک پسر دارند.» البته بحث در مورد این است که چگونه مردم عادی که تصمیم میگیرند مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرند.
فیلم چیزهای کوچک (The Little Things)
این فیلم جنایی درباره معاون کلانتر به نام جو دیکن و کارآگاهی به نام جیم باکستر است که به دنبال قاتل زنجیره ای میگردند که لس آنجلس را وحشت زده میکند. همانطور که آنها مجرم را ردیابی می کنند، باکستر نمیداند که تحقیقات در حال ایجاد پژواک هایی از گذشته دیکن است و اسرار نگران کننده ای را که می تواند او و همچنین پرونده را تهدید کند، آشکار می کند. هشدار اسپویلر – در پایان، متوجه میشویم که دیکن یک قاتل است که بهطور تصادفی دختری را که قربانی پرونده حلنشدهاش از سالها پیش بود کشته است. او از شریک زندگی خود و پزشکی قانونی می خواهد تا به جای روبرو شدن با حقیقت، جنایت او را بپوشانند. این فیلم به وضوح بحثهایی را در مورد نقش صداقت، صداقت و اخلاق در زندگی ما ایجاد میکند، زیرا با حقایق سخت روبرو هستیم.
فیلم CODA
واژه CODA مخفف Children Of Deaf Adults است. روبی تنها فرد شنوا در خانواده چهار نفره خود است. در این فیلم، این دختر نوجوان میخواهد به جای کار در تجارت خانوادگی، صید و فروش ماهی در دهکدهای بندری، آواز بیاموزد. پدر و مادرش به او به عنوان مترجم نیاز دارند تا بتوانند امرار معاش کنند. او بین تطبیق با سنت خانوادهاش مبنی بر حفظ معیشت خود و تلاش برای تبدیل شدن به چیزی که احساس میکند استعدادش را داشته است، درگیر است. درگیری وجود دارد زیرا استعداد موسیقایی او توسط معلمش کشف میشود، اما هرگز توسط مادر، پدر و برادر ناشنوا او قدردانی نمیشود – تا زمانی که آنها درک درستی از استعدادش برای بودن و انجام دادن آن پیدا کنند. این فیلم میتواند از دو طرف ماجرا پیام و درس مدیریتی داشته باشد که بسیاری از ما درک درستی از توانمندیهای کارکنان و فرزندانمان نداریم.
فیلم Citizen Ashe
اینکه چرا این فیلم در لیست فیلم های کارآفرینی جای دارد به دلیل ویژگیهای چالشی در محیط و رشد از پایه است. جالب است که دو فیلم در مورد ستاره های تنیس در سال ۲۰۲۱ اکران شد. کینگ ریچارد(که در بالا بررسی کردیم) و این یکی. این داستان آرتور اش، اولین ستاره سیاه پوست تنیس است. بر اساس ویکی پدیا، او تنها سیاه پوستی است که در مسابقات ویمبلدون، اوپن استرالیا و اوپن آمریکا موفق به کسب عنوان انفرادی شده است. هر دو فیلم به موضوع برتری سیاهپوستان در یک ورزش سفیدپوست نگاه می کنند. این داستان بر مشکلاتی که Ashe متحمل شد زمانی که مجبور بود در زمینهای تنیس متفاوتی نسبت به همتایان سفیدپوست خود تمرین کند و مشکلات او در رقابت در برخی مسابقات را نشان میدهد. اگرچه آش در طول جنبش حقوق مدنی در دهه ۱۹۶۰ برجسته شد، اما بعدها کمتر در مورد نژادپرستی صحبت کرد. از آنجایی که فعالیتها بر او تحمیل شد، او علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی مبارزه کرد و همچنین بنیاد آرتور اش را برای شکست دادن ایدز پس از انتقال خون راهاندازی کرد.
فیلم تیک، تیک، بوم
اندرو گارفیلد در این فیلم نقش لین مانوئل میراندا، مرد جوانی که ۳۰ ساله میشود بازی میکند. جاناتان لارسون (شخصیت گارفیلد) میخواهد در زندگی خود تغییری ایجاد کند تا در این دنیا اثری بگذارد. در آستانه ۳۰ سالگی، این آهنگساز خوش آتیه تئاتر عشق، دوستی، و فشار برای خلق چیزی عالی را پیش از تمام شدن وقتش دنبال میکند. جاناتان یک رهبر به معنای سنتی نیست – کسی که یک سازمان را مدیریت می کند. با این حال، او یک رهبر است، به این معنا که سعی می کند از استعداد و روابط خود برای انجام کاری استفاده کند که بر صنعت او تأثیر بگذارد. داستان تاب آوری را نشان می دهد. جاناتان می خواهد قبل از اینکه خیلی پیر شود و بمیرد، بر جهان تأثیر بگذارد. گفتگوی بعد از این فیلم پیرامون مدیریت زمان و استعدادهای ما و نحوه مدیریت هر دوی آنها است.
فیلم انیمیشن طلسم (Encanto)
این یک فیلم انیمیشن دلچسب از دیزنی است. موسیقی از لین مانوئل میراندا، نویسنده همیلتون است. این داستان چگونگی رهبری و نگهداری خانوادهها است. مادریگالها خانواده ای خارق العاده هستند که در کوه های کلمبیا در مکانی جذاب به نام انکانتو زندگی می کنند. جادوی انکانتو به هر کودکی در خانواده هدیهای منحصر به فرد داده است – هر کودکی به جز میرابل. به میرابل بیچاره یادآوری می شود که او هیچ هدیه خارق العاده ای ندارد در حالی که هدایای خواهرانش آشکار است. سفر او باعث میشود که بفهمد چرا جادو ضعیف میشود و چگونه ابتکار و نفوذ او میتواند آنها را نجات دهد، حتی بدون استعداد برجسته. میرابل شجاع و صادق است و حتی انتظارات مادربزرگش برای کامل بودن را هم درک میکند. گفتگو در مورد استعدادها، تأثیرگذاری و نحوه ایفای نقش همه در یک تیم یا خانواده است.
امیدوارم دیدن این فیلم های کارآفرینی جرقهای باشد برای صحبت کردن پیرامون جزئیات مدیریتی و شایستگیهای رهبری تیم و سازمان و حتی خانواده.