گوش کردن به دو اپیزود مربوط به برنامه کلاه قرمزی در پادکست طنز پردازی که ابعاد اجرای چنین برنامهای را برای مخاطب روشنتر میکند من را به شدت درگیر شایستگیهای مدیریتی آقای ایرج طهماسب کرد.
از بیرون ماجرا شاید تنها خلاقیت بیپایان و جذابیتهای تمام نشدنی برنامه کلاه قرمزی طی چند دهه توجه ما را جلب کند اما چطور میشود یک برنامه تلویزیونی با مخاطب میلیونی را زنده و خلاق نگهداشت؟
تصور کنید خلق بیش از بیست شخصیت و کارکتر، مدیریت تیم چند ده نفره شامل عروسک گردان و صدا پیشه در مدل اجرای خاص این برنامه که بدون دیالوگ نویسی و متن از پیش تعیین شده ضبط میشود چه پیش نیازها و شایستگیهایی را از طرف مدیریت میطلبد!
مخاطب شناسی در استراتژیهای ایرج طهماسب
مخاطب برنامه کلاه قرمزی را در ابتدای دهه هفتاد کودکان تشکیل میدادند و حال و هوای آن دوره را با صدای نصیحت گونه مجری تلویزیون که به کودکان توصیه میکرد از تلویزیون دور شوند میتوانید به خاطر بیاورید. اما در سالهای پایانی برنامه کلاه قرمزی گروه مخاطب این برنامه به شکل هوشمندانهای تغییر کرد و لحن و ریتم برنامه به شکل قابل توجهی با نیاز مخاطبش همسو شد. این بروزآوری را در برنامه جدید ایرج طهماسب هم شاهد هستیم.
اتاق ایزولهی اجرا
این برنامه به شکل فصلی و مقطعی اجرا و ضبط میشد. اما استانداردها و قواعد بسیار سختگیرانه و مشخصی برای اجرا وجود داشت که زمانی که تیم برای فصل جدید دور هم جمع میشدند باید چند هفته آموزش مجدد قواعد و تمرین آن انجام میشد تا دوباره در اتمسفر کلاه قرمزی قرار بگیرند.
به گفته عروسک گردان این برنامه در هر فصل ۲۰ تا ۳۰ جلسه اصول صدا پیشگی و عروسکگردانی در همچین کاری را با بچههای تیم تمرین میکنه تا اونها یادشون بیاد و توجه داشته باشد که این اصول چیه و به درستی رعایت کنند.
ایرج طهماسب اجازه فیلم برداری و درز هرگونه تصویری از پشت صحنه را ممنوع کرده و این راز سر به مهم جذابیت و اجرا فرمول موفقیت او است.
اتاق فکر ایده و شکل دهی به آن
تمام شخصیتهای کلاه قرمزی و برنامه مهمانی برآمده از ایدههای ابتدایی ایرج طهماسب و حمید جبلی است. اما چطور میشود این ایدههای بیپایان را خلق کرد و آنها را به اجرا درآورد.
بذر ایده از کجاست؟
آنچه مشخص است با وجود آنکه ضبط و اجرای این برنامه فصلی و وقفههای طولانی در آن وجود دارد اما کار برای خلاقیت هیچ پایانی ندارد و اگر یک فصل در چهار ماه به اجرا درآید، بیش از ۸ ماه فضا برای خلاقیت و ایدهپردازی گذاشته میشود.
هر خروجی خلاقانهای نیازمند حجم ورودی از دانش و مطالعه و پژوهش است که گاه از جنس جامعه شناسی است و گاه از جنس تاریخی فرهنگی که خروجی آن شخصیتهایی مثل بچه، گدا و دیبی را خلق میکند.
پرورش ایده
ایرج طهماسب به شدت در شخصیت پردازی عروسکی خبره است. اما این بدین معنا نیست که او چیزی را از ابتدا خلق کرده و آن را صرفا پیاده سازی میکند. طبق گفته عوامل این برنامه، آنها از جزئیات دقیق کارکتر در ذهن جناب طهماسب و جبلی خبر نداشتند و با توصیف خصوصیاتی چند کلمهای از شخصیت بسنده میکردند تا تیم صدا پیشه و عروسکگردان خود به دنبال ویژگیهای آن شخصیت بگردند و ایرج طهماسب این ایدههای ثانویه را کم کم پیرایش کرده است.
این پیرایش و اصلاحات به شدت کند و در طول ورود عروسکهای تازه ادامه پیدا میکند و فرآیند ورود این شخصیتها به آرامی اتفاق میافتد به شکلی که شخصیتی مثل دختر همسایه یک سال تنها یک دیالوگ داشته تا بتواند خود را در جمع تیم کلاه قرمزی پیدا کند و ارتباط بیشتری بین عروسک گردان، صدا پیشه و شخصیت عروسک شکل بگیرد و ویژگیهای جدید با صبر و دقت به آن اضافه میشده.
شخصیت شناسی و شایسته گزینی
پیشنهاد من این است که این دو اپیزود شیرین از پادکست طنز پردازی را با این رویکرد گوش کنید که چطور ایرج طهماسب فرد شایسته و مناسب را برای هر عروسک انتخاب میکند. و به دنبال سرنخهای آن باشید.شاید اینکه صدای ببعی را بدون بهرانی تصور کنید سخت باشد اما چطور این دو به هم گره خوردهاند؟
آنچه مشخص است ایرج طهماسب و حمید جبلی توانایی مهمی در شخصیت شناسی و همگون ساختن آنها با ایدههای ذهنی خود دارند که برای مثال کمک میکند بداهه گویی نامفهوم در شخیت هدایتی را ببینند و آن را با پسر عمه زا ترکیب کنند.
اما تنها این انتخاب نبوغ آمیز را نقطه اتکا قرار نمیدهد و حتی وقتی تمام تیم از خروجی ترکیب صدای بهرانی و ببعی رضایت دارند او این ترکیب را با صداهای دیگر هم تمرین میکند تا انتخاب خود را به درستی آزمایش کرده باشد.
مدیریت تعارض و کاریزما
کاریزما یکی از مهمترین ویژگیهای یک رهبر است که به شدت در شخصیت ایرج طهماسب بارز است. این کاریزما از شدت علاقه و نگاه جدی او به کارش و توانایی القای این اهمیت به تمام تیم نشات میگیرد و کمک میکند تا تیمی بزرگی از شخصیتهای سینمایی و هنرمندان عروسکگردان در کمترین فاصله از هم بنشینند و برای چند دهه بدون چالش خروجی با کیفیت خلاقانه تولید کنند.
در پایان و در ادامه معرفی پادکستهای مدیریتی پیشنهاد میکنم حتما دو اپیزود آخر پادکست طنز پردازی در مورد ده شاخ کلاه قرمزی را گوش کنید.