یکی از برترین فیلم های مدیریتی پیرامون مربیگری و توانمند سازی افراد تیم فیلم مکفارلند است که به تشکیل رابطه مربی و تیم و نقش و شایستگیهای مورد نیاز یک مربی میپردازد. به بررسی کامل تیم مدیران مدیا در رابطه با این فیلم توجه کنید و به زودی اپیزود ویدیویی آن را در همین وبسایت ببینید.
داستان فیلم مک فارلند McFarland
جیم وایت مربی ورزشی زودجوشی است که با وجود تواناییهای فنی به دلیل بدخلقیهایش هیچ مدرسهای در ایالت حاضر به پذیرش اون نیست. مکفارلند که شهری فقیر نزدیک مرز مکزیک است آخرین سنگر برای اثبات مربیگری او است تا ضعفهای خود در این حوزه را پوشش دهد.
در مسیر توسعه توانمندیهای مربیگری جیم وایت در تحلیل ونقد فیلم مک فارلند شاهد مراحل رشد تیم تحت هدایتش و ثمرات مربیگری و توانمند سازی آنها خواهیم بود. اما چه ویژگیهایی در شخصیت وایت این تیم را شکل میدهد و از آن مجموعهای برنده میسازد؟ در ادامه چراغ تحلیل را بر گوشهای از این رفتار و منش مربی وایت در طول فیلم میاندازیم.
اهمیت دادن
بیاهمیتی دوطرفه نسبت به تمرینهای ورزشی اولین تصویری است که در برخورد ابتدایی بین تیم و مربی وایت میبینیم. مربی که در ناامیدی چشم انداز روشنی پیش روی خود نمیبیند و تیمی که به چشم خوشگذارانی به ساعت ورزش خود نگاه میکنند. اهمیت دادن به موضوع اولین گام در شروع یک رابطه مربیگری است و مربی در مرحله اول باید ضرورت کار خود را بداند و به خوبی این ضرورت را به تیم خود منتقل کند.
مشاهده کردن
نشستن مربی در جایگاه بییننده به او این امکان را میدهد که نقاط قابل بهبود و استعداد افراد تحت هدایتش را بهتر درک کند و در مسیر توانمند سازی آنها قدم بردارد. از طرف دیگر زمانی که مربی از اقدامات روزمره تیمی که مربیگری می کند بیخبر باشد، ارائه راهکارهای دقیق و مرتبط بسیار دشوار است.
انگیزه بخشی
در فیلم مک فارلند مهمترین ابزاری که مربی وایت در هر مرحله برای تحریک اعضا و تغییر وضعیت فعلی استفاده میکند انگیزه دادن است. این انگیزه در فیلم گاه با یک بطری نوشیدنی خنک، گرفتن بودجه برای مدرسه و یا رسیدن به کالج و استفاده از بورسیه به نمایش درمیآید و به مربی کمک میکند تا اعضای تیم، ذینفعان مدرسه و والدین بچهها را با خود هممسیر میکند.
توانمند سازی
توانمندسازی اعضا شاهکلیدی است که یک مربی را از یک «انجام دهنده صرف» متمایز میکند. یک مربی قادر است با تاثیر گذاری خود کاری کند تا اعضای تیم بتوانند خود را به نقطهی مطلوب برسانند. در واقع مربی ابزارهای رسیدن به موفقیت را به اعضای تیمش ارائه میکند. گاه این ابزارها کفشهای لازم برای دویدن است و گاه قدرت تصمیمگیری و اختیار.
ارائه بازخورد
بازخوردها شبیه به تابلوهای راهنمایی هستند که به اعضای تیم در پیدا کردن مسیر خود کمک میکنند. هنگاه پیروزی، هنگام شکست، در زمان تمرین این بازخوردها هستند که مسیر پیش رو را به اعضا نشان میدهند. مربی وایت در قالب تقدیر، راهنمایی و ارزیابی عملکرد از بازخورد برای هدایت اعضای تیم در مسیر پیشرفت استفاده میکند.
ایجاد رابطهی مربیگری
آنچه تمام شایستگیهای مربی وایت را اثربخش میکند ایجاد رابطهای بر پایه اعتماد و درک مشترک است که در طول فیلم مربی وایت با صرف زمان و ترفندهایی این رابطه را بین اعضای تیم و خودش ایجاد میکند و دقیقا بعد از ایجاد این رابطه است که واقعا تیم او را به عنوان مربی خود میپذیرد.
رفتار و نگرشهای مربی وایت که به شکلگیری رابطه مربی گری کمک میکند را بهتر بشناسیم:
- مهمترین اصل در ایجاد یک رابطه مربیگری با تاکیدی به اولین شایستگی یک مربی یعنی اهمیت دادن به اعضای تیم است. سلامت جسمی و روحی شاگردانش برای مربی وایت اولویت دارد و برای رضایتشان در فضای باشگاه تلاش میکند.
- جیم وایت به سراغ خانواده آنها میرود و یک روز کامل کنار آنها کار میکند تا درک بهتری از زندگی اعضای تیم خود داشته باشد و حل تعارض بین ورزش و شغل اعضا حاصل این درک عمیق است.
- ایجاد یک محیط امن و دلگرم کننده که همیشه متضمن احترام و اعتماد متقابل است و فضایی برای ابراز عقیده و همافزایی در تیم میسازد.
- ویژگی دیگری که در مربی قبلی تیم دیده نمیشد اما وایت به خوبی از آن استفاده میکند نحوه ارتباط و همراهی او است. او به جزئیات رفتار اعضای تیم توجه دارد، خوب گوش میدهد و صادقانه و مستقیم صحبت میکند.
درس آموخته هایی از فیلم مک فارلند
خروجی فرآیند مربیگری جیم وایت تنها اول شدن توماس والاس به عنوان یک استعداد نیست بلکه توسعه و پرورش تمام اعضای تیم است به شکلی که نشانههای رشد را در دنی دیاز که فیزیک بدنی مناسبی برای دویدن نداشت هم میتوان دید که نهایتا باعث پیروزی تمام تیم میشود. و همین دلیلی است تا خروجیهای یک فرآیند توانمند سازی و مربیگری را محدود به فرد ندانیم؛ در واقع یک برنامه مربیگری موفق:
- افراد را توانمند و آنها را به مسئولیت پذیری تشویق میکند
- مشارکت اعضا و کارکنان را افزایش و عملکرد فردی را بهبود میبخشد
- به شناسایی و توسعه کارکنان با پتانسیل بالا کمک میکند
- به شناسایی نقاط قوت سازمانی و فردی و توسعه آنها کمک میکند
- انگیزه و توانمندی برای رشد و برتری در تیم ایجاد میکند
- تعهد سازمان به توسعه منابع انسانی را نشان می دهد