سازمانها و کسب و کارهایی با مقیاسهای کلان که چابکی خود را از دست دادهاند و اکنون باید دستبهدامانِ کارآفرین های درون سازمانی شوند تا بتوانند چابکی و چالاکی مورد نیاز برای رقابت در بازار را به دست بیاورند. این داستان شرکت فورد است که در این فیلم به تصویر کشیده میشود و ما در مدیران مدیا قصد داریم این فیلم رو از موضوعات متفاوتی برسی کنیم. با ما همراه باشید با تحلیل مدیریتی فیلم فورد در مقابل فراری و این بار از زاویه کارآفرینی درون سازمانی.
نیاز به کارآفرینی درون سازمانی
شرکت فورد در اواسط دهه شصت میلادی دچار بحران میشود و کمترین فروش خود در تاریخ شرکت را تجربه میکند. هنری فورد دوم، نوه بنیان گذار فورد در دل یک بروکراسی بزرگ گرفتار شده که تاثیر زیادی روی بهره وری شرکت داشته و به همین دلیل به دنبال ایدههای تازه به میان خط تولید میرود و از تمام سازمان انتظار خلاقیت و نوآوری دارد تا مانند پدربزرگش با یک ایده تازه بتواند تحولی تاریخی ایجاد کند.
هنری فورد یک کارآفرین و یک مدیر عملگرا بود و توانست صنعت حمل و نقل را متحول کند ولی هنری فورد دوم برای تحولی تازه به یک کارآفرینی درون سازمانی نیاز دارد. که علاوه بر روحیه کارآفرینی نیازمند محیط پذیرنده و حمایت کننده هم هست. این کارآفرینی، الزاماً به خلق کسب و کار جدید منتهی نمیشود و میتواند هر نوع فعالیت و جهتگیری نوآورانه دیگر مانند طراحی محصول، خدمات، فناوریها، تکنیکهای اداری و سازمانی، استراتژیها و موضعگیریهای رقابتی جدید را شامل شود.
فورد درگیر یک رقابت تجاری با خودرو سازی های دیگر مثل شورلت است و برای رسیدن به مشتری باید با آنها مبارزه کند و این مبارزه نیاز به چابکی بیشتری دارد و این همون چیزیه که مدیر شرکت رو به خط مقدم تولید کشونده تا فارغ از بروکراسی های موجود تمام راهکارهای در ذهن کارمندانش را به کمک بگیرد.
فیلم فورد در مقابل فراری را تا کنون از زوایای مختلفی بررسی کردیم که در بخش مقالات میتوانید آنها را دنبال کنید.
با خواندن این مطالب و دیدن مجموعه تحلیل مدیریتی فیلم مدیران مدیا مهارتهای کلیدی مدیریت را با داستانهای جذاب سینمایی به ذهن خود سنجاق کنید.
درس آموخته ها
هنری فورد دوم به دنبال جلب مشارکت تمام کارکنان برای حل مشکلات سازمان است. وقتی کارمندان از برنامه ها، الویت ها و مشکلات سازمان آگاه باشند و سازمان پذیرای راهکارها و ایده های آنها باشد آنها تمایل بیشتری برای مشارکت در امور سازمان خواهند داشت و این موضوع تاثیر به سزایی در افزایش اثربخشی و بهبود بهره وری سازمان دارد.
در ابتدای سکانس مدیر شرکت فورد با به صدا درآوردن زنگ تعطیلی کارخانه به ما گوشزد میکند که هیچ گاه کار کردن مداوم به معنی موفقیت نیست و گاه برای آنکه بدانیم در مسیر درستی قرار داریم لازم است متوقف شویم و در با ارزیابی راهی که پیموده ایم مسیر درست را انتخاب کنیم.